عسل عسل ، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 5 روز سن داره

نفس ما

ولنتاین مبارک

کنجد جونم ببخشید که خیلی دیر میام این جا ، آخه حالم اصلا " خوب نیست و سرم هم خیلی شلوغه جبران میکنم عزیزم دلم . امروز ولنتاین یا همون روز عشقه . دیشب بابایی منو و شما رو سورپرایز کرد قرار بود بریم خونه عمه و بابا بزرگ به من زنگ زد که آماده بشم خیلی طول کشید تا بیاد نگران شدم تو همین فکرا بودم دیدم زنگ در آپارتمان رو زدن و بابایی با یک ساک خوشکل اومد تو من و شما رو محکم بغل و کرد و کلی ماچمالی و کلی کادو بهمون داد باورم نمیشد حوصله این کار رو داشته باشه ولی خوشتیپ منه دیگه ازش بعید هم نبود بابایی یک جفت گوشواره به شکل ستاره و با عروسک گوسفند قرمز ، یک جعبه شکلات و یک گل رز قرمز و مشکلی بهم داد واقعا" ذوق کردم ، کنجئ جونم نگی چه ماما...
26 بهمن 1391

بدون عنوان

  کنجد جون از پنجشنبه تا حالا حال مامانی اصلا" خوب نیست قرارمون نبود ها ! پنجشنبه: شب با اصرار بابایی قرارشد شام با یکی از دوستامون که تولدش بود بریم بیرون من اولش مخالفت کردم چون حالم زیاد مساعد نبود ولی بلاخره قبول کردم و رفتیم و خوش گذشت جمعه : صبح با سر و صدای همسایه طبقه ی بالایی مون از خواب پریدم و سر درد بدی گرفتم ولی بابایی طبق معمول جمعه ها در خواب ناز بودن شنبه: از صبح حالت تهوع شدید داشتم و سرگیجه داشتم میمردم رفتم سر کار ولی نتونستم تحمل کردم و رفتم خونه ی مامانی حسابی خوابیدم و استراحت کردم تا حالم بهتر شد در ضمن جوجه ی خاله هم اومده بود و کلی باهاش حال کردیم یکشنبه : ‌با بابایی رفتیم آزمای...
1 بهمن 1391

من و کنجد و دکتر

دیروز برای اولین بار رفتم دکتر ،‌اولش خیلی اضطراب و تپش قلب داشتم ولی بعد از این که خانم دکتر رو دیدم خیلی آروم شدم عزیز دلم شما ٥ هفته و ٢٣ روزه هست که تو دل مامانی کنجد جون خانم دکتر برای سلامتی شما کلی سفارش بهم کرد و یک عالمه دارو بهم داد و یک عالمه آزمایش برام نوشت  که هر کدومش خیلی زمان می بره ولی باید انجام داد دیگه عزیز دلم من فعلا" حالم خوبه فقط یک کم حالت بی قراری دارم امیدوارم خدا کمکمون کنه و من و شما دوران خوبی رو با هم بگذرونیم ...
1 بهمن 1391
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به نفس ما می باشد